سفارش تبلیغ
صبا ویژن

M.ESKANDARI

طبق استاندارد های حسابرسی (بخش61 ارزیابی کار واحد حسابرسی داخلی)از جمله وظایف اصلی واحد حسابرسی داخلی ،ارزیابی و بررسی کفایت و اثربخشی سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی است(اهداف حسابرسی داخلی به تناسب نیاز های مدیریت تغییر میکند). که حسابرس مستقل باید فعالیتهای واحد حسابرسی داخلی و اثر آن بر روشهای حسابرسی مستقل را ارزیابی و مورد توجه قرار دهد    .

که این کسب شناخت و ارزیابی به دو مرحله ارزیابی خلاصه میشود     :

1. ارزیابی مقدماتی که شامل     :

الف : توجه به جایگاه سازمانی حسابرس داخلی که بهترین حالت این جایگاه ارتباط مستقیم با بالا ترین رده مدیریت (کمیته حسابرسی یا در شرکتهایی که این کمیته تشکیل نمیشود یا نشده بیشترین دارنده سهام که معمولا شخص مدیر عامل است) واحد اقتصادی و گزارش به ایشان میباشد . حسابرس داخلی هیچگونه مسئولیت اجرایی نباید داشته باشد و در صورت داشتن محدودیت تحمیلی از سوی مدیریت ، این محدودیت باید در جریان ارزیابی مقدماتی به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.

ب:حسابرس مستقل باید توجه به نوع و ماهیت و حدود وظایف محول شده به حسابرس داخلی را بررسی و همچنین اعمال شدن یا نشدن اصلاحات پیشنهادی واحد حسابرسی داخلی توسط مدیریت و چگونگی مستند سازی آن را ارزیابی کند

ج:ارزیابی حسابرسان داخلی در خصوص داشتن صلاحیت حرفه ای

د    :مراقبتهای حرفه ای و حصول اطمینان از اینکه کار حسابرسی داخلی با برنامه پیش میرود و نظارت وسرپرستی کافی برخوردار است و واحد دارای دستورالعمل های کاری لازم است
    2. ارزیابی و آزمون کار واحد حسابرسی داخلی

شامل ارزیابی کیفیت اطالاعات بدست آمده از گزارشات حسابرسی داخلی و  با توجه به ارزیابی مقدماتی از واحد حسابرسی داخلی

برای استفاده از اطلاعات گزارشات حسابرسی داخلی ،حسابرس مستقل باید مطلوبیت دامنه رسیدگی حسابرس داخلی را مورد ارزیابی قرار دهد انعکاس نتایج بدست آمده ازارزیابی حاصل در کاربرگهای حسابرسی مطالب بالا از استاندارد ذکر شد اما آنچه که من به عنوان  حسابرس مستقل میبینم از مطالب استاندارد فاصله داشته و همچنان دارد. آنچه که  از آن با     "باید    " در متن استاندارد ذکر شده عملا توسط حسابرسان مستقل صورت نمیگیرد و در واقع ارتباط بین حسابرس داخلی و مستقل بسیار کم است    .

البته بخشی از آن طبیعی به نظر میرسد .حسابرس داخلی جزء‌ کارکنان شرکت و واحد حسابرسی یکی از واحد های زیر مجموعه شرکت محسوب میشود و به خاطر دودفتره بودن شرکتها حسابرسان داخلی که حامیان مدیریت برای حفظ منابع صاحبان سهام شرکت به حساب می آند سعی بر آن دارند تا میتوانند از بروز اخبار به بیرون از شرکت  جلوگیری کنند دلیل د وم و اصلی نیز به نظر عدم توجه اغلب حسابرسان به استانداردهای حسابرسی را میتوان عنوان کرد.

عوامل مؤثر در اتکای حسابرسان مستقل بر اطلاعات حسابرسی­شده توسط حسابرسان داخلی

دکتر سید حسین سجادی[1] ، دکتر محسن دستگیر[2]، بابک عابدی صدقیانی[3]

هدف نهایی حسابرسی مستقل، اطمینان از ارایه­ی منصفانه­ی نتایج عملیات و وضعیت مالی مؤسسه در قالب صورت­های مالی است. برای رسیدن به این هدف و انجام آن بر مبنای استانداردهای پذیرفته­شده حسابرسی، حسابرس باید مدارک مستند کافی و قابل­اطمینان را
جمع­آوری کند. بنابراین، بر اساس بیانیه­ی مفاهیم بنیادی حسابرسی[4]، گردآوری و ارزیابی
بی­طرفانه­ی شواهد، یک ضرورت برای حسابرسی است.

در طی چند دهه­ی گذشته، حرفه­ی حسابرسی در راستای تحقق این هدف مهم، شاهد تغییرات مهمی در مفاهیم رویه­های اجرای عملیات و گزارشگری بوده است. بخشی از این تغییرات از تلاش­های انجام شده برای بهبود خدمات و بخشی از ضرورت حیاتی بقا در یک محیط تجاری توأم با تغییرات سریع، منتج شده است. یکی از این تغییرات مهم، توجه روزافزون به حسابرسی داخلی، به عنوان یکی از اجزای مهم سیستم کنترل داخلی است.

حسابرسان مستقل یک ارزیابی از کنترل داخلی را به­عنوان مبنایی برای تعیین میزان کار لازم برای صاحبکار انجام می­دهند. ارزیابی آنها از سیستم کنترل داخلی می­تواند بر زمان و حدود روش­های حسابرسی اثر بگذارد. کیفیت کنترل داخلی می­تواند رابطه­ی مستقیم با میزان آزمون­های محتوا داشته باشد، به­طوری­که حسابرسان عموماً در صورت وجود کنترل داخلی باکیفیت، حجم رسیدگی­ها را تا حد قابل ملاحظه­یی کاهش می­دهند.مطالعه و ارزیابی سیستم کنترل داخلی به عنوان بخشی از آزمون حسابرسی، به وسیله­ی حسابرسان داخلی به عنوان یک عنصر مهم سیستم کنترل داخلی، تحت تأثیر قرار می­گیرد.

برای سال­های طولانی، حسابرس داخلی تنها به عنوان یک منبع فرعی برای حسابدار مستقل مطرح بود. اما پس از آن در قرن بیستم، حسابرسی داخلی در ایالات متحده شروع به تغییر کرد. صنایع مختلف برنامه­های حسابرسی خود را گسترش دادند و در سال 1941، انجمن حسابرسان داخلی[5] تشکیل شد و حسابرسی داخلی به عنوان بخشی از حسابداری مستقل اعلام شد.

فلوت (2000) معتقد است که در حال حاضر، حسابرسی داخلی همه­ی فعالیت­های سازمان را آزمون و ارزیابی می­کند. امروزه، حسابرسی داخلی بر مشاوره، بیشتر از کنترل و بر بهبود سیستم، بیشتر از تصحیح اشتباهات تأکید دارد.

التویجری و همکاران (2003) معتقدند که داشتن واحد حسابرسی داخلی، دو مزیت برای سازمان دارد. اولی از محدودیت حسابرسی مستقل در شناخت سیستم­ها و کنترل­های مالی ناشی می­شود و تمرکز اولیه­ی آن بر پیشگیری و کشف تخلفات ناشی از اشتباهات و یا تقلب است. همچنین، بر حفاظت از دارایی­های سازمان تأکید دارد. دومین مزیت، حسابرسی عملیاتی است که به بررسی صرفه­ی اقتصادی، کارایی و اثربخشی بخش­های مختلف سازمان می­پردازد.

حسابرسی داخلی مدرن به عنوان یک حرفه­ی جدید، ارزش افزوده­ی مهمی را به بخش­های دولتی و خصوصی به ارمغان می­آورد و تمامی عملیات یک سازمان را به عنوان گامی در جهت خدمت به مدیریت، ارزیابی می­کند. امروزه استفاده از خدمات حسابرسان داخلی برای حفاظت از اموال و دارایی­های یک سازمان، پیش­گیری و کشف اشتباهات و تخلفات و بهبود اداره­ی امور سازمان، یک ضرورت است.

اج و فارلی (1991) معتقدند که با وجود تفاوت­هایی در نقش­های حسابرسی مستقل و داخلی، کارهایی وجود دارد که برای هر دو مشترک هستند. این کارها، فضای قابل­ملاحظه­ای را برای همکاری با منافع دوطرفه بوجود می­آورد. متداول­ترین کارهای قابل انجام توسط هر دو گروه حسابرسان، بررسی سیستم کنترل داخلی و بررسی عملکرد گزارشگری مالی است. اگر چه اهداف خاصی ممکن است بر مبنای نقش­های خاص آنان، متفاوت باشد، اما ماهیت آزمون­های به کار رفته، بسیار مشابه است.

گراملینگ (1999) معتقد است که اولویت­های صاحبکار و اولویت­های مؤسسه­ی حسابرسی در فرایند اتکای حسابران مستقل بر کار حسابرسان داخلی تأثیر به سزایی دارد. اولویت­های صاحبکار عبارتند از : (1) حق­الزحمه­ی­ کم حسابرسی(2) کیفیت کار حسابرسی مستقل. اگر چه، صاحبکاران هم نگران حق­الزحمه­ی حسابرسی و هم نگران کیفیت کار حسابرسی هستند، اما اهمیت نسبی این نگرانی­ها ممکن است بین صاحبکاران، متفاوت باشد. اولویت­های مؤسسه­ی حسابرسی عبارتند از: (1) تأکید بر سودآوری و(2) تأکید بر کیفیت حسابرسی و تردید حرفه­یی.

هاکن­برک و نلسون (1996) به این نتیجه رسیدند که مؤسسات حسابرسی و شرکای آنها، احتمالاً هم نسبت به سودآوری و هم نسبت به کیفیت حسابرسی نگران هستند. لیکن هر شریک فردی ممکن است بر یکی نسبت به بقیه تأکید بیشتری داشته باشد. یک شریک ممکن است به­طور آشکار بر سودآوری حسابرسی به­خاطر تمرکز بر اهداف سودآوری کوتاه­مدت مؤسسه تأکید داشته باشد. شریک دیگر به­خاطر نگرانی از مشکلات دعاوی حقوقی ممکن است به­طور صریح بر کیفیت و تردید حرفه­یی تأکید کند.

در حالی­که ایلگین (1992) و ایلیوت (1994) در تحقیقات خود نشان دادند که صاحبکاران عموماً نگران حق­الزحمه­های حسابرسی هستند، آلدهیزر و کاشل (1996) به این نتیجه رسیدند که صاحبکاران به کسب بیشترین عایدی ممکن از سرمایه­گذاری­های انجام­شده در واحد حسابرسی داخلی علاقمند هستند، لذا سعی می­کنند با مشارکت بیشتر هر دو گروه، هم حق­الزحمه­ی حسابرسی مستقل کاهش یابد و هم از حسابرسی داخلی با تقویت و بهبود آن، استفاده­ی بیشتری در اداره امور شرکت شود.

سیمونیک (1980)، اندرسون و همکاران (1993) و کراسول و همکاران (1995) معتقدند، هم حسابرسان مستقل و هم صاحبکاران آنان علاقمند هستند که هزینه­های حسابرسی مستقل و داخلی را با توجه به حسابرسی مستقل ترکیب کنند. زمانی­که کاهش حق­الزحمه­ی حسابرسی مستقل مطرح شده، استفاده از خدمات حسابرسان داخلی نیز به دنبال آن بحث شده است.

در هر صورت، با وجود تفاوت­هایی در اهداف و اولویت­های مؤسسه­ی حسابرسی و صاحبکار، زمینه­های مشترکی برای همکاری و مشارکت هر دو گروه وجود دارد. تأکید بر کیفیت کار حسابرسی جز مشترکات هر دو بوده که این مورد می­تواند مبنای مناسبی برای هماهنگ­سازی کارهای انجام­شده توسط هر دو گروه باشد.

حسابرسان مستقل در دو زمینه­ی عمومی می­توانند بر اطلاعات حسابرسی­شده توسط حسابرسان داخلی اتکا کنند. اول، مشارکت حسابرسان داخلی در ارزیابی
کنترل­های داخلی حسابداری سیستم صاحبکار و دوم، عملکرد حسابرسان داخلی در روش­های حسابرسی مهم تحت نظارت و بررسی دوباره توسط حسابرسان مستقل
.

آلبرت و همکاران (1993) نیز، بیست زمینه­ی همکاری را که در آنها، حسابرسان مستقل می­توانند با حسابرسان داخلی در ارتباط باشند، شناسایی کرده­اند. برخی از این موارد، شامل گرد­آوری اطلاعات، حسابرسی سیستم­های رایانه­ای، بررسی حساب­ها و کمک به اجرای آزمون­های محتوا است.

دلایل و ضرورت اتکای حسابرسان مستقل بر اطلاعات حسابرسی­شده توسط حسابرسان داخلی، ناشی از دو عامل اساسی است. اولین عامل ناشی از بازار رقابتی حرفه­ی حسابرسی و حفظ توان رقابتی مؤسسه­ی حسابرسی از طریق کاهش یا ثبات حق­الزحمه­ی حسابرسی مستقل است. دومین عامل، نتیجه­ی رعایت الزامات استانداردهای حرفه­یی است.مک چیورنا (1978) معتقد است که بسیاری از شرکت­ها، مراحلی را برای کنترل یا کاهش هزینه­های حسابرسی مستقل تدوین و اجرا می­کنند. لذا، حسابرسان مستقل با فشارهایی برای کنترل یا کاهش هزینه­های حسابرسی مواجه هستند. این رویدادها باعث شده است که حسابرسان به دنبال شناسایی راهی برای انجام کارآمدتر حسابرسی باشند.گراملینگ (1999) با تأکید بر تأثیر افزایش حق­الزحمه­ی حسابرسی بر استقلال حسابرس مستقل، بیان می­کند که فشار حق­الزحمه ممکن است بر انگیزه­ی حسابرس در کاهش ساعات طراحی­شده و سطوح پایین آزمون اثر بگذارد. زمانی­که کاهش ساعات حسابرسی ممکن است نگرانی در مورد استقلال حسابرس ایجاد کند و اثربخشی را پایین بیاورد، حسابرسان مکانیزم­هایی را در اختیار دارند که از طریق آنها ساعات حسابرسی می­تواند کاهش داده شود و اثربخشی حسابرسی همچنان حفظ شود. یکی ازاین مکانیزم­ها، اتکا بر اطلاعات حسابرسی­شده توسط حسابرسان داخلی است. انگیزه­ی اولیه­ی حسابرسان مستقل برای اتکا بر اطلاعات حسابرسی ­شده توسط حسابرسی داخلی، هزینه­های پایین حسابرسی است.

مالتا (1993) افزایش در پیچیدگی و حیطه­ی فرایند حسابرسی همراه با فضای رقابتی موجود را عامل استفاده از اطلاعات حسابرسی­شده توسط حسابرسان داخلی در فرایند حسابرسی مستقل می­داند.فلکس و همکاران (2000)، نیز مشارکت بیشتر حسابرسی داخلی در فرایند حسابرسی مستقل را عامل مهمی در کاهش حق­الزحمه­ی حسابرسی مستقل ذکر می­کنند.

طبق بیانیه­ی شماره 65 استانداردهای حسابرسی و استاندارد شماره 61 از مجموعه­ی استانداردهای ایران، تصمیم برای اتکا بر کار حسابرسان داخلی باید با ارزیابی عملکرد حسابرسی داخلی همراه باشد. حسابرس مستقل باید شناختی از عملکرد حسابرسی داخلی به عنوان یک جز مرتبط با مطالعه و ارزیابی کنترل­های داخلی به­دست آورد. سپس، با استفاده از نتایج به­دست­آمده از ارزیابی، برای استفاده از کار حسابرسان داخلی برنامه­ریزی ­کند.

سازمان­های حرفه­یی در کشورهای دیگر نیز این موضوع مهم را مورد توجه قرار داده­ و استانداردهای حسابرسی متناسب را صادر کرده­اند. برای مثال، انجمن حسابداران رسمی کانادا[6] بیان می­کند که حسابرسان مستقل ممکن است به­طور کلی، به کار حسابرسان داخلی زمانی که، آزمون و بررسی سیستم کنترل داخلی را شامل می­شود، اتکا کنند. بنیاد تحقیق حسابداری استرالیا[7]، استاندارد شماره­ی دو رویه­های حسابرسی را برای استفاده از کار حسابرسان داخلی صادر کرده است. در این استاندارد آمده است که اگر حسابرس مستقل علاقمند به استفاده از کار حسابرسی داخلی است، باید یک ارزیابی دوگانه از عملکرد آن به عمل آورد. اول، یک ارزیابی عمومی از معیارهای تعیین­شده شامل جایگاه سازمانی، حیطه­ی وظایف، صلاحیت حرفه­یی و مراقبت حرفه­یی، به عمل آورد. دوم، یک ارزیابی خاص از کار حسابرسی داخلی با مطالعه­ی کاربرگ­های نهایی و با آزمون دوباره­ی کار حسابرسان داخلی، انجام دهد.



  1،2 -دانشیار گروه حسابداری دانشگاه شهید چمران اهواز(مکاتبه­کننده)

  3 - کارشناس ارشد حسابداری

 

3- A Statement of Basic Auditing Concepts 

1-Institute of Internal Auditors 

1- Canadian Institute of Charterd Accountants

2- Austalian Accounting Research Foundation