اندر حکایات آمده است که در سرزمین پارس مبلغی را به عاریه به مردم میدهند که به آن وام گویند و جدید الایام به نو عروسان و نودامادان این مبلغ پرداخته میشود که به آن وام ازدواج گویند.برای گرفتن این مبلغ عاریه ای باید مدارک متعدد فراهم کرده که عبارتند از:ضامن به تعداد مکفی و مورد نیاز در بین ضامنین کارمند دولت با فیش حقوق اصل نیاز است و داشتن اندازه مبلغ وام در حساب ضامن از واجبیات است.
بعد فراهم نمودن همه مدارک با مشقت فراوان باید به دنبال بانکی بوده تا قبول زحمت نموده و چندرقاض وام عاریه را به ما بدهد که این کار جزء ناممکنات است و مردم پارس بزحمت این کار را به سر انجام میرسانند زیرا که مردان پارس در مشکلات باهوش وسخت کوش در آیند.
فی المجلس کار گرفتن وام حل گشت و بانک کلاه برداران قبول زحمت نمود.بعد از پرس جو از مرد پارس در باب موفقیت گرفتن وام ایشان فرمودند: ماجرای پذیرش این بانک و پرداخت این مبلغ از آنجا شروع شد که داماد اصغرآقا شاطر در این بانک مشغول کار بوده و ما موضوع وام را به ایشان گفتیم .داماد اصغر شاطر؛قبول کرد و ما به بانک رفتیم برای گرفتن وام به دلیل ندادن بهره به بانک گفتند وام نباید پرداخت شود ولی چون شما آشنایید مشکلی نیست و با کمی شامورطی بازی(پارتی بازی)وپرداخت 16.5%از وام به کارمندان خدوم بانک ،کار ما حل گشت.
بعد از شنیدن شرح واقعه در فکر فرو رفتم که از همین جاست که به مردم پارس زیرک گویند و الا چه مملکتی پیدا میشود که انقدر خوب به مردم خدمت ارائه نمایند و مبلغی ناچیز در ازای زحمات دریافت نماید